محل تبلیغات شما

یک ماه گذشت.پای مسیح خوب شدو ما گروهی رفتیم خرید هم برای خودمون هم برای طلا و مسیح.لباس طلا یه لباس صورتی ملایم پفکی خیلی خوشگل بود.واقعا به لباسش حسودیم شد

7شهریور مراسمشون بود.من و شهرزاد و طلا رفته بودیم ارایشگاه .مسیح و یاشار و ماکان هم  همینطور وقتی کار ما دخترا تموم شد طلا به مسیح زنگ زد تا بیاد دنبالش و ما هم با ماکان و مسیح بریم سالن.

وقتی مسیح اومد طلا هنوز بالا بود و من و شهرزاد اومده بودیم پایین.ماکان یه تور سفید انداخته بود روی صورتش و ادای عروس رو در اورد.من گفتم مسیح طلا رو دریاب مسیح برگشت و ماکان رو دید

-ماکان خیلی اشغالی

-میدونم

و ما خندیدیم.طلا اومد پایین و مسیح کلی قربون صدقش رفت و سوار ماشین شدند و الفرار.ما از همون جا رفتیم سالن.کلی با شهرزاد و طلا رقصیدیم خیر سرش ما ساقدوشاش بودیم.

یک هفته از عروسی طلا و مسیح میگذشت که یه شب برای شام همه تلنبار شدیم رو سرشون.بیچاره طلا کلی زحمت کشیده بود و سنگ تموم گزاشته بود.شام خوردیم و رفتیم اسم فامیل با بچه ها.کلی بازی کردیم و حرف زدیم و از شب عروسی کلی غیبت کردیم.که ساعت حدودا یک و نیم نصفه شب بود که دیگه خیلی خوابمون گرفته بود و دیگه رفتیم خونه های خودمون.

فردا صبح داشتیم توی گروه پیام میدادیم که طلا گفت:راستی بچه ها طاها که توی دانشگاهمون بود یادتونه؟دیروز توی خیابون دیدمش.گفت چه خبر؟هنوز با همون گروه دیوونتونید؟منم گفتم اره چطور؟گفت هیچی فقط میخواستم بدونم هنوز با همین یا دوستیتون به هم خورده؟گغتم نه به کوری چشم حسود هنوز با همیم.مشکلی دارین؟

حالا بزارید من داستان این اقا طاهای فراهانی رو براتون بگم

توی دانشگاه ما 6 تا رفیق خیلی با هم خوب بودیم.طاها هی میخواست خودشو تو دل ما 6 تا جا کنه و بگه منم میخوام بیام تو گروهتون و ما واقعا ازاون پسره ایکبیری خوشمون نمیومد.تا اینکه یه روز باهامون لج کرد و به استاد گفت این 6 تا تقلب کردن در صورتی که ما اصلا تقلب نکرده بودیم.ولی بگذریم به خاطر همون دروغ الکی یه ترم مشروط شدیم ولی خیلی از دست طاها عصبانی بودیم.ما از اون روز دیگه ندیدیمش و نمیدونیم هم کجا رفته؟

از اون روز تا دیروز که طلا دیده بودتش هیچ خبری ازش نداشتیم.

فردا صبح با زنگ موبایلم از خواب بیدار شدم دیدم طلا داره زنگ میزنه

-الو جانم طلا

-تو چه کار کردی بهار؟

-من؟چه کار کردم؟چی شده؟

تو باید بگی چی شده؟

 

پاریس ناتمام-پارت هفتم

پاریس ناتمام-پارت ششم

پاریس ناتمام_پارت پنجم

طلا ,مسیح ,هم ,بودیم ,رو ,ماکان ,و مسیح ,بود و ,6 تا ,که طلا ,و ماکان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها